آیا انسانها میتوانند افکار و انگیزههای خود را تحلیل کنند؟
آیا انسانها میتوانند افکار و انگیزههای خود را تحلیل کنند؟ این مقالهها الزاماً جدید نیستند. بلکه ویژگی آنها در تأثیرگذاری و جریانسازیشان است. مقالههایی که باعث شدهاند نوع نگرش ما به یک موضوع تغییر کند یا به زیربنایی برای مطالعات و تحقیقات بیشتر تبدیل شدهاند.
آیا انسانها میتوانند افکار و انگیزههای خود را تحلیل کنند؟
ممکن است حوصله نداشته باشید این مقالهها را از ابتدا تا انتها بخوانید. اما مهم است که «از وجود آنها مطلع باشید» تا زمانی که نیاز پیدا کردید، بتوانید به آنها مراجعه کنید.
اما این بار مقالهای که انتخاب کردهایم یک ویژگی جالب دارد. مقالهی معروف و شناختهشدهی نیسبت (Nisbett) و ویلسون (Wilson) در سال ۱۹۷۷ منتشر شده است. یعنی آن را به همهی معانی کلمه میتوان یک مقالهی کلاسیک دانست.
اما پیامها و پیامدها و نتایج این مقاله، چنان کلیدی و ارزشمند هستند که حتی بعد از گذشت چند دهه و در عصر دیجیتال هم بهکار میآیند. با توجه به همین نکته، با وجودی که میشد این مقاله را در درسهای متعددی از مجموعه درسهای متمم گنجاند، تصمیم گرفتیم آن را در مجموعهی استراتژی محتوا بگنجانیم تا بر کارآمد بودن و زنده بودن پیام مقاله تأکید کرده باشیم.
ما در تحلیل شیوهی فکر کردن و عملکردن خود ضعف داریم
آیا ما میتوانیم به درستی تشخیص دهیم که چرا نسبت به یک نفر حس خوبی داریم و از فردی دیگر بیزاریم؟ آیا میتوانیم به شکل شفاف و دقیق توضیح دهیم که چگونه یک مسئله را حل کردهایم و چه شد که به این یا آن نتیجه رسیدیم؟ آیا ما میتوانیم علت همهی رفتارها، نگرشها و قضاوتهای خود را شرح دهیم؟ آیا میتوانیم به شکل دقیق توضیح دهیم که چه چیزی باعث شده یک فیلم را بپسندیم یا نسبت به فیلم دیگری احساس خوبی نداشته باشیم؟ آیا میتوانیم به صورت دقیق و مطمئن بگوییم که چرا این محصول را از قفسهی فروشگاه برداشتیم و آن محصول را برنداشتیم؟
با تاپ اکانت محتوا نویسی رو یاد بگیر